کرم

الهه كاظميني
mehdikazemeini@yahoo.com

صدای قل قل آهسته ی چشمه به گوش می رسید, باد برگ ها را آهسته این ور و آن ور می برد,بوی آشنای
خاک های مر طوب و نرم به مشام می رسید . به یاد نداشت چند وقت توی جنگل بوده است اما از
همان ابتدا توی سوراخ خاکی زیر درخت بلوط قدیمی زندگی می کرد. هر شب به صدای هو هو ی
عجیبی گوش می داد . دوست داشت بداند این صدای چیست؟ آن شب هم مثل هر شب به آن صدا گوش
می داد که جغدی به او نزدیک شد, صدای هو هو ی او آشنا بود ناگهان کرم کوچک را در چنگالش گرفت و خورد.
حالا کرم کوچک می دانست که آن صدای هو هوصدای چیست !...


 
یکی از محصولات بی نظیر رسالت سی دی مجموعه سی هزار ایبوک فارسی می باشد که شما را یکعمر از خرید کتاب در هر زمینه ای که تصورش را بکنید بی نیاز خواهد کرد در صورت تمایل نگاهی به لیست کتابها بیندازید

30862< 2


 

 

انتشار داستان‌هاي اين بخش از سايت سخن در ساير رسانه‌ها  بدون كسب اجازه‌ از نويسنده‌ي داستان ممنوع است، مگر به صورت لينك به  اين صفحه براي سايتهاي اينترنتي